سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرف های قشنگ

در الکترونیک آموختم....در زندگی به کار بردم

در الکترونیک آموختم..........در زندگی به کار بردم

1.هرانسانی که پابه این دنیا میگذارد روح و جسم او پاک و صاف و بدون رنگ و ریاست.در طول زندگی این انسان نوپا در مقابل سختی هایی قرا رمی گیرد که باعث می شود این روح و جسم تغییراتی کند.نگاهی به آدم های دور و برم انداختم،چه قدر این مسولیت های زندگی کمرشان را خم کرده است و آن ها را فرسوده و خمیده کرده است اما در عوض به آن ها قدرتی داده که در مقابل همه ی اتفاقات و جریان های سخت و سنگین زندگی مقاومت و صبورتر باشند و در نهایت با تحمل این سختی ها توانسته اند به نوعی به حد مطلوب زندگی خود برسند.

مثل اینکه یک سیم صاف را در مداری قرار دهیم خواهیم دید که این سیم تمامی سختی ها را از خود عبور می دهد ،بدون هیچ مقاومتی،بدون آنکه چیزی عایدش شود.ولی اگر همین سیم بر اثر ناهمواری ها کج و معوج شود در مقابله با هر جریانی مقابله کرده و نمی گذارد به راحتی هر جریان سختی به او صدمه بزند و درنهایت این جریان زیاد برای مقاومت تولید ولتاژی می کند،ولتاژی که می تواند به آن مقاومت کمک کند تا در جایی به کار آید و که ثمره ی این کارش است یعنی مقاومت در برابر هر ورودی خارجی.

 2.باید در زندگی حرف ههای خوبی که دیگران به ما زده اند را در ذهن خود حفظ کنیم و سعی کنیم تا ما آن حرف خوب را برای سایر افراد بازگو کنیمتا آنها نیز استفاده کنند ولی بعضی ازحرف هایی که دیگران از روی آگهی یا ناآگاهی می گویند تا ما را ناراحت کنند باید از ذهن خود پاک کنیم تا در آینده کینه ای نشود در دلمان .

مثل اینکه در مدار تقویت کننده،باید از بای پس استفاده کنیم تا بتواند در مقابل جریان متناوب اثر گذار باشد و آن را روی مقاومت ما تاثیر دهد و این جریان باعث شود تا نحوه ی عملکرد تقوییت کننده ما   مطلوب باشد و درست مثل اینکه آن حرف خوب روی ما تاثیر مثبت بگذارد ولی همین بای پس در مقابل جریان مستقیم برای مدار ما بی اثر بوده مثل همان حرف های ناراحت کننده .

 

3.در زندگی اتفاق های کوجکی اتفاق می افتد که زمینه ساز اتفاق های بزرگ و مهم می شوند ولی ما اصلا متوجه آن نمی شویم ،در صورتی که اگر آن اتفاق کوچک نبود به هیچ گونه آن نتیجه بزرگ حاصل نمی شد.تعدادی از افراد این گونه هستند و لی عده ای هر اتفاق را به عملکرد گذشته خود مرتبط دانسته و معتقد هستند کها گر آن نبود هیچ گاه به این درجه نمی رسیدند.

مثل اینکه در هر ترانزیستوری جریان بیس را که خیلی کوچک هست در نظر نمی گیرند و در نهایت جریان امیتر و کلکتور را برابر دانسته ،البته این کار را تحلیل گران مقدماتی انجام می دهند در صورتی که اصولا جریان بیس را در نظر گرفته شده و اثردهی آن را در تمامی مقاومت های ورودی ،ضریب تقویت و.. در نظر میگیرند.به این ترتیب نحوه ی درستی تحلیلگران مقدماتی با افراد حرفه ای کاملا متفاوت هست .

 

4.در وجود انسان ضمیری درونی به نام وجدان وجود دارد که در مقابل هر کار اشتباه ما بیدار شده و ما را متوجه اشتباه خود میکند.بسته به نوع توجه انسان ها به وجدان های خود کارهای نادرست کمتر یا بیشتر می شنود.

مثل اینکه در مدار های الکترونیکی برای آنکه مدار متوجه کاهش یا افزایش مقدار خورجیش شود از آن فیدبک می گیرند تا بتواند      اشتباه خود را جبران کند.

 


[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:7 عصر ] [ *ماه بانو* ] [ نظر ]