چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
دوستی دارم که اغلب پای تلفن میگوید: «بیا به دیدنم تا مثل قدیم و ندیم گپ بزنیم.» این عبارت «مثل قدیم و ندیم گپ زدن» یعنی یک ساعت حرف زدن با پانصد یا هزار واژهی مخرب. در این یک ساعت موضوعهای اصلی عبارتند از: اوضاع خراب مالی و شکست و بیماری و شکایت. من هم میگویم: «نه متشکرم. در زندگی به اندازهی کافی مثل قدیم و ندیم گپ زدهام. آنها خیلی گران تمام میشوند. حاضرم دربارهی چیزهای تازه حرف بزنیم. دربارهی آنچه دوست داریم، نه دربارهی آنچه که مطابق میلمان نیست.» یک مثل قدیمی میگوید: «تنها به سه منظور جرأت کنید کلامتان را به کار ببرید. برای طلب شفا و برکت و سعادت.» هر آنچه آدمی دربارهی دیگران بگوید، دربارهی او خواهند گفت. و هر آنچه برای دیگری آرزو کند، برای خود آرزو کرده است.
«لعن و نفرین، به خود دشنام دهنده باز میگردد.» اگر انسانی برای کسی بدبختی بخواهد، بدبختی به سراغ خود او خواهد آمد. اگر بخواهد به کسی کمک کند تا به موفقیت برسد، همانا راه موفقیت خود را هموار کرده است. من میتوانم با اطمینان بگویم که بیماری و بدبختی زاییدهی تخلف از قانون محبت است. و در بازی زندگی، محبت و نیکخواهی بر هر مشکلی پیروز میشود.
انتقاد مدام، «روماتیسم» ایجاد میکند. چون افکار ناشی از بدبینی و ناهماهنگی، خون را مسموم میکند و این سموم در مفاصل رسوب میکند. اصولاً هر بیماری حاصل ذهنی ناآرام است.
هر ناهماهنگی ظاهری نشانهی باطنی یا ذهنی ناآرام و ناهماهنگ است. «رنگ رخسار خبر میدهد از سرّ درون»
انسان دانا تلاش میکند تا از طریق همسایهاش و اطرافیانش خود را به کمال برساند. تو هم میتوانی، تنها وظیفهی تو، کار با خویشتن است: خیرخواهی و طلب برکت برای یکایک انسانها. و شگفتا که اگر آدمی برای کسی برکت و خوبی بخواهد، توان آزار رسانیدن را از او خواهد گرفت.
خیرخواهی انسان برای دیگری، اطرافش هالهای عظیم از حمایت میآفریند. از این رو هر بدی که به سوی او نشانه رود، کارگر نخواهد افتاد. به عبارت بهتر، محبت و رضایتمندی، دشمنان درون او را نابود میکند. از این رو بیرون از خویش نیز دشمنی نخواهد داشت. برای کسی که رضایتمندی مردم را میطلبد در زمین سلامتی است