شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ يه استاد داشتيم هر سري ميومد سر کلاس به دختر خانمها تيکه مي انداخت. ي روز دخترا تصميم گرفتند با اولين تيکه اي که انداخت از کلاس برن بيرون…. قضيه به گوش استاد رسيد (ميدونيد که، توسط عده اي از آقا پسرهاي جان بر کف!!!)،اين جلسه استاد کمي دير اومد سر کلاس و براي توجيه دير آمدنش گفت: از سجاد داشتم ميومدم، ديدم يه صف طولاني از دخترا تشکيل شده، رفتم جلو پرسيدم،
گفتند با کارت دانشجويي شوهر ميدن! دخترا پا شدند که برن بيرون، استاد گفت: کجا ميريد، وقتش تموم شد، تا ساعت 10 بود!!.
*زهرا.م
:))
عجب استاداي!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مال مشهده نه؟
آره والا......استاد ما نبود...جايي خووندم..استاد ما بود كه چششو در مياوردم
عجب . چه استاد با حالي بود...
آره گووويا
بعضي از استادا خيلي بد شدن... خيلي خيلي!
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top