پيام
+
پسر کوچکي براي مادر بزرگش توضيح ميداد که چگونه همه چيز ايراد دارد ... مدرسه، خانواده، دوستان و غيره.
مادر بزرگ که مشغول پختن کيک بود، از پسر کوچولو پرسيد که کيک دوست داري؟ و پسر کوچولو پاسخ داد: البته که دوست دارم.
ـ روغن چه طور؟
ـ نه!
ـ و حالا دو تا تخم مرغ.
ـ نه مادر بزرگ!
ـ آرد چي؟ از آرد خوشت ميآيد؟ جوش شيرين چه طور؟
ـ نه مادر بزرگ! حالم از همهشان به هم مي خورد.
دكتررحمت سخني Dr.Rah
88/12/4
*ماه بانو*
بله، همه اين چيزها به تنهايي بد به نظر ميرسند، اما وقتي به درستي با هم مخلوط شوند، يک کيک خوشمزه درست ميشود.
خداوند هم به همين ترتيب عمل ميکند. خيلي از اوقات تعجب ميکنيم که چرا خداوند بايد بگذارد ما چنين دوران سختي را بگذرانيم اما او ميداند که وقتي همه اين سختيها را به درستي در کنار هم قرار دهد نتيجه هميشه خوب است.
*ماه بانو*
ما تنها بايد به او اعتماد کنيم. در نهايت همه اين پيش آمدها با هم به يک نتيجه فوق العاده ميرسند.