معبودا
می دانم که هستی ای هستی ز تو. میدانم می دانم که ناظری بر همه ی عالم.
ای حضور غایب پس دستگیرم باش.
در این تاریکی زمان از سیاهی رو نخوت برهانم و
به سوی طلوع ایمان راهنمایم باش
بگذار تا در چشمه رحمتت تن آلوده ی فانیم را بشویم
و کبر و خود پسندی را ز خود دور سازم....
نمی خواهم در گردونه ی زمان همچون گوی حقیر ی باشم
که به هر سو می غلتد و به هر چیز تن می دهد .
می خواهم آن باشم که تو می خواهی
پس معبودم دستگیرم باش!
[ چهارشنبه 88/6/4 ] [ 4:49 عصر ] [ *ماه بانو* ]
[ نظر
]